Avazak.ir
چت روم

قالب

وقتی دلم یجوریه

me

only me

اینکه پدرم منو به عنوان یه موجود اضافه میبینه که فقط پول خرج میکنه و مجبوره تحملش کنه اینکه باید برم و نمیخاد دیگه سرپرستیمو قبول  کنه و میخاد آقا بالا سر بیاره واسم حالمو بهم میزنه چه زندگی کثیفی داره هرگز نمیتونم تحملش کنم یه انسان بی وجدان که زنشو کتک میزد همه رو واسه دو قرون میفروشه و منافقی که تظاهر به خوب بودن و پاک بودن میکنه درحالیکه حسودی بیش نیست وقتی بهش فکر میکنم خیلی سعی کردم باهاش خوب باشم و درواقع مجبورم هستم خوا ناخواه تو یه خونه ایم و پدرمه این یعنی مجبورم تا آخر عمر یه آدم با رفتار و ویژگی بد تحمل کنم اما مجبور نیستم هرروز ببینمش مجبور نیستم تا روزی که زنده س دیگه رابطم باهاش اینجوری باشه ازش دور تر که باشم همه چی بهتر میشه و من هرروز تک فکر آیندمم از خودم میپرسم آیا این تلاش هایی که میکنم کم نیست میتونم موفق بشم ؟ 

ساسان میبینم الان مغازه خودشو داره و داره پول در میاره دیگه مستقل میشه هر چند پول برای من قدرت بیشتری از اون میاره البته جااهم بیشتر از پول شاید بقیه منو از گفتن این حرف مسخره کنن ولی ناراحتم که منم مثه اون ک هرروز کیف میفروشه نتیجه زحمتشو همون روز میگیره نیستم  اینجوری شاید به خودم میگم اگه از ترس نشد حداقل یه چیزی می مونه برام اما برای من و امثال من باید بیشتر و روزها و سال ها تلاش بکنی تا بتونی مسئله یک روز درس خوندن   ۴ ماه درس خوندن نیست مسئله تیپ و لایف استایل زندگی هست که باید مثل یک وکیل باشه من همین الانشم باید مثل داوطلب آزمون وکالت مثل وکیل دادگستری زندگی کنم هرچند بودن و اینجوری زندگی کردم مدتیه اما میخوام مستمر باشه خودمو اذیت میکنم احساس میکنم زیادی به خودم سخت میگیرم اما شرایط من فرق داره 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در یک شنبه 18 ارديبهشت 1401برچسب:,ساعت1:44توسط xor | |